۱ شهریور ۱۴۰۱، ۹:۳۳

۲۵ محرم سالروز شهادت زین العابدین(ع) است؛

امام سجاد (ع) دعا را شالوده‌ درمان و اصلاح جامعه قرار داد

امام سجاد (ع) دعا را شالوده‌ درمان و اصلاح جامعه قرار داد

امام سجاد (علیه‌السّلام) شروع به اصلاح جامعه کرد و بهترین روش و ابزاری که می‌توانست برای این هدف به کار ببندد «دعا» بود. ایشان دعا را شالوده‌ی این درمان قرار داد.

به گزارش خبرنگار مهر، امروز ۲۵ محرم‌الحرام به روایتی سالروز شهادت جان‌سوز چهارمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت حضرت زین‌العابدین علیه السلام است. زندگی امام سجاد علیه السلام یکی از مهم‌ترین نقطه‌های عطف در تاریخ اسلام است. دورانی که به واقع یک پیچ تاریخی بزرگی به شمار می‌رفت. شناخت این دوران و آثار این امام عزیز یکی از مهم‌ترین وظایف شیعیان است. یکی از آثار امام سجاد (علیه‌السّلام) در این دوران، صحیفه مبارکه سجادیه است. تمام علما و بزرگان اسلامی به انس با این کتاب مهم توصیه اکید نموده‌اند.

جامعه اسلامی در دوران امام حسین (علیه‌السّلام) چنان دچار انحطاط اخلاقی و معنوی شده بود که منجر به حادثه فجیع و غمبار عاشورا و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) شد. بعد از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) نیز هرچند قیام‌هایی علیه حکومت جور شکل گرفت؛ اما علاوه بر اینکه حکومت‌ها فضا را دچار اختناق کرده بودند، جامعه و خود مردم نیز همچنان دچار انحطاط و فساد بودند. روایت معروف امام صادق (علیه‌السّلام) که فرمود: «ارتَدَّ النَّاسُ بَعدَ الحُسَین إِلَّا ثَلَاثَة» (مردم بعد از امام حسین (علیه‌السّلام) از دین برگشتند؛ مگر سه نفر) بیانگر عمق فاجعه آن دوران است. همچنین روایتی که از امام سجاد (علیه‌السّلام) نقل شده که «مَا بِمَکةَ وَ لَا بِالمَدِینَةِ عِشرُونَ رَجُلًا یُحِبُّنَا» (در سراسر مکه و مدینه حتی بیت نفر پیدا نیست که دوستدار ما اهل بیت (علیه‌السّلام) باشد.)، نشان دهنده فساد عجیب مردم است.

امام سجاد (علیه‌السّلام) بعد از حماسه‌آفرینی و خطبه‌های آتشین دوران اسارت، اکنون در مدینه به سر می‌برند. ایشان واقعه کربلا را تحلیل کردند و به این نتیجه رسیدند که «بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود… اگر مردم پست و دارای رذائل اخلاقی نبودند، حکومت‌ها (هرچند فاسد، ظالم و حتی بی دین) نمی‌توانستند چنین فاجعه بزرگی را رقم بزنند… یک ملت، وقتی منشأ همه مفاسد خواهد شد که اخلاق او خراب شود. این را امام سجاد (علیه‌السّلام)، در چهره جامعه اسلامی تفحّص کرد، و کمر بست به این‌که این چهره را از این زشتی پاک کند و اخلاق را نیکو گرداند.»

لذا امام سجاد (علیه‌السّلام) شروع به اصلاح جامعه کرد و بهترین روش و ابزاری که می‌توانست برای این هدف به کار ببندد «دعا» بود. ایشان دعا را شالوده‌ی این درمان قرار داد و توانست فضایی معنوی در جامعه‌ی اسلامی به وجود بیاورد.

صحیفه سجادیه حاصل این تلاش مهم است که امام سجاد (علیه‌السّلام) توانست به وسیله آن به هدف خود برسد و اخلاق جامعه را تغییر داده و مسیر جامعه را به اسلام بازگرداند. به همین دلیل در ادامه همان روایت معروف می‌خوانیم «ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ لَحِقُوا وَ کثُرُوا »(۶) یعنی مردم بعدها به اسلام برگشتند و آثار آن را در دوران امام باقر (علیه‌السّلام) و امام صادق (علیه‌السّلام) می‌بینیم.

دعا نزدیک‌ترین و مؤثرترین رابطه انسان با خداست. دعا در فرهنگ اسلامی از مهم‌ترین عبادات است؛ تا آنجا که خداوند در قرآن مجید پس از امر به دعا و وعده استجابت «وَقالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُم» می‌افزاید: کسانی که در برابر این رابطه نزدیک خلق و خالق تکبر می‌ورزند به زودی با ذلت وارد دوزخ می‌شوند: «اِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ».

یکی از دعاهای وارد شده، دعای ابوحمزه ثمالی است. ابوحمزه از برخی امامان دعاهای متعددی آموخته است. شیخ طوسی در مصباح المتهجّد، به نقل از ابوحمزه، دعایی از امام سجاد (ع) آورده که در سحرهای ماه رمضان خوانده می‌شود و به دعای ابوحمزه ثمالی مشهور است و شرح‌هایی نیز بر آن نوشته شده است. این دعای نسبتاً طولانی مضامین اخلاقی و عرفانی والایی دارد و خواندن آن در بین شیعیان متداول است.

دعای ابوحمزه ثمالی یکی از دعاهای پرفضیلتی است که امام سجاد (ع) آن را در هنگام سحرهای ماه رمضان می‌خواندند. ویژگی‌های منحصر به فرد این دعا، آن را بسیار متمایز کرده است. این دعا شامل صفات خداوند، اسم اعظم و همچنین شامل مفاهیمی مانند سنگینی بار گناهان، لزوم اطاعت و پیروی از پیامبر اکرم (ص) و خاندان معصوم او، دشواری‌های قبر و قیامت است.حجت الاسلام والمسلمین سید عباس حسینی قائم‌مقامی در سلسله یادداشت‌هایی از رهگذر شرح و تفسیر دعای ابوحمزه ثمالی زوایای پنهانی که در این دعای نورانی نهفته است را مطرح می‌کند. آنچه در ادامه می‌خوانید نهمین قسمت از شرح و تفسیر دعای ابوحمزه است:

«الهی لاتودبنی بعقوبتک»

تادیب یک عامل ربوبی است و هیچکس از شمول تادیب خارج نیست چون ربوببیت عام است و خداوند حتی نسبت به طبیعت ربوبیت دارد. تادیب آشنایی با حدود و اندازه‌ها است. خداوند مورد رحمت خاصش کسی را قرار می‌دهد که اندازه خودش را بشناسد و پا را از اندازه‌ها و حدودها درازتر نکند و مبتلا به ظلم و تجاوز نشود.

حرمت انسان‌ها، حرمت حقوق دیگران، حرمت امانت، نان و نمک خوردن آشنایی و حتی سلام و علیک حرمت دارد و اندازه و حدی را ایجاد می‌کند. وقتی تا دیروز که هیچ آشنایی با شما نداشتم هیچ حد و اندازه‌ای بین ما شکل نگرفته بود. نسبتی بین ما شکل نگرفته بود و بعد از سلام و علیک اندازه‌ای بین ما شکل گرفت و شما با آدمی که بیگانه اید متفاوت هستید. حالا اگر این آشنایی ادامه پیدا کرد باز هم اندازه ایجاد کرد. همسفر شریک و مصاحبت و رابطه همسایگی برقرار می‌شود

انسان وقیح چه کسی است؟ انسانی که حد نگه دار نیست وبا حدود آشنا نبوده و حرمت‌ها را نگه نمی‌دارد. اسمش را امروزه رک بودن یا صداقت می‌گذارند. اما باید صداقت و رک بودن را با حفظ حدود داشته باشیم.

لازمه ادب خویشتن داری است. حتی اگر اشتباه هم کرد چه اهمیت و ضرورتی دارد که زود پاسخ داد؟ شتاب زدگی در پاسخ دادن یکی از نشانه‌های حد ناشناسی و بی ادبی است.

خدا رحمت کند مرحوم حق شناس را به یاد دارم که یک روز با هم از مسجد خارج می‌شدیم و از ایامی بود که روزانه مستمر در خدمتشان بودم دم درب مسجد دوستان طلبه را دیدیم که اتفاقاً مورد محبت بودند و ایشان را دیدند و مختصر ناراحتی از این آقا داشتند همین که این آقا سلام کردند استاد حق شناس رو به من کردند و دستشان را پشت گردن این آقا بردند و همانطور که با من صحبت می‌کردند چند بار پشت سرشان زدند که این نحوه‌ای از تلطف استاد حق شناس بود و فرمودند داداش عباس قبلاً آدم خوبی بودها تا توجه ایشان را به اشتباهی که ممکن است در آن قرار بگیرند جلب کردند. آن طلبه به سرعت پاسخ داد: «الان هم آدم خوبی هستم» و تا این را گفت مرحوم حق شناس غضبی کردند. بعد در راه مدتی در سکوت سنگین رفتند و بعد از مدتی یکباره به حالتی گفتند: «عاقبت خوشی را برایشان نمی‌بینیم، دیدی چه زود جواب داد» اتفاقاً همین فرد انسانی خوش استعداد و فردی بسیار مورد لطف مرحوم حق شناس بودند و سپس مسیر زندگی شأن تغییر کرد. این نشانه است و این نشان می‌دهد حد نگه دار نیست و استاد زمانی که دارد هشدار می‌دهد باید سکوت کرد و بزرگواری کرد و چیزی نگفت.

زبانِ حد و حدود نگه دار خیلی مهم است. انسان باید لیله القدر شود و جامع اندازه‌ها شود انسان کامل انسانی است که تمام اندازه‌ها را شناخته و حدود را ادا کرده و هیچ تجاوز و تحدی در ساحت وجودی انسان کامل رخ نمی‌دهد و تا وقتی اندازه‌ها شناخته نشوند مبتلا به ظلم می‌شود.

کد خبر 5542682

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha